به سراغ من اگر می آیید نرم آهسته بیاید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من

رئیس جمهور چپ دست

یادمه از همون موقع که بچه بودم و تونستم مداد تو دستم بگیرم و کاغذ را خط خطی کنم، مداد تو دست چپم بود و با وجود تلاشهای پدر و مادرم که همیشه سعی می کردند مداد را در دست چپم بگیرم من همیشه با دست چپ می نوشتم.
موضوع فقط دست چپ نوشتن من مطرح نبود، من علاوه بر اینکه مداد را تو دست چپم می گرفتم، به شکل خاصی می نوشتم که به شکل عجیبی بی نظیر بود. یعنی مشابه اینجور نوشتنو تو کس دیگه ای ندیده بودم.
از همون دوره ابتدایی، معلمهامون، شاگردها یا هر کس دیگه ای که نوشتن منو می دید به شدت تعجب می کرد که من چطوری می تونم به این شکل روی کاغذ با خطی تقریباً خوش بنویسیم، ضمناً خط بسیار خوبی نسبت به بقیه داشتم.
خیلی وقت ها احساس حقارت می کردم، خیلی وقت ها فکر می کردم من دچار یه عارضه یا همون عقب موندگی هستم، خیلی وقت ها خودمو سرزنش می کردم و می گفتم ای کاش من همه مثل خیلی از بچه های دیگه می تونستم عادی بنویسم. موقع خطاطی با قلم، چون به شکل خاصی قلم را تو دستم می گرفتم جوهر خطوط قبلی به دستم مالیده می شد و خطاطی با قلم تقریباً امکان ناپذیر بود و من همیشه تو درس هنر با خطاطی مشکل داشتم.
خلاصه، پس از سالهای سال با تمرین زیاد تونستم تا حدودی طرز نوشتنمو عوض کنم (یعنی طرز قلم به دست گرفتن)، ولی وقتی به همون شیوه می نویسم خیلی خوش خط تر و راحت ترم.
یه روزی یکی از همکارام در رابطه با شیوه نوشتن رئیس جمهور آمریکا صحبت می کرد، از دست چپ بودن آقای باراک اوباما و اینکه به شیوه خاصی قلم به دست می گیره.
سریعاً به اینترنت رجوع کردم و عکس های نوشتن اوباما را search کردم، بله جالب بود پس از سالها تونستم کسی را پیدا کنم که مثل خودم می نویسه، مثل خودم چپ دسته و مثل من غیرعادی قلم به دست می گیره، اونم چه کسی!! رئیس جمهور آمریکا.
خیلی خوشحال شدم، در رابطه با آقای اوباما بیشتر تحقیق کردم، متوجه وجوه تشابه دیگری با او نیز شدم، اینکه اونم مثل من به رشته حقوق علاقه داره.
و به این ترتیب آقای باراک حسین اوباما شخصیت مورد علاقه من شد.
تصمیم دارم راجع به این شخصیت بیشتر تحقیق کنم و حتی مقاله ای در رابطه با آقای اوباما بنویسم. مطالب زیر در رابطه با آقای اوباما از سایت ایران جدید گرفته ام:
__________________________________________________________
زندگینامه اوباما:

باراک حسین اوباما 4 اوت 1961 در ایالت هاوایی از پدری کنیایی و سیاهپوست و مادری سفیدپوست اهل ویچیتا ایالت کانزاس متولد شد، اما در نهایت این ازدواج منجر به جدایی شد.    
زمانی که او شش ساله بود، مادرش با مردی اندونزیایی ازدواج کرد و خانواده دسته جمعی راهی جاکارتا شدند.
بعدها باراک اوباما برای تحصیل بیشتر و زندگی با پدربزرگ و مادربزرگش به هاوایی بازگشت. وی در 1983 لیسانس علوم سیاسی با گرایش روابط بین الملل را از دانشگاه کلمبیا نیویورک به دست آورد و پس از آن به شیکاگو نقل مکان کرد. در سال 1988 پس از چند سال کار در شیکاگو با گرفتن وام تحصیلی وارد دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد شد. سرعت پیشرفت وی در آنجا چنان شتاب پیدا کرد که در سال دوم تحصیل خود به ریاست نشریه مشهور قانون هاروارد انتخاب گردید و نخستین رئیس سیاهپوست این نشریه حقوقی شد.

اوباما خیلی زود دکترای حقوق خود را از دانشگاه هاروارد با کسب درجه ممتاز دریافت نمود.
اوباما پس از هاروارد به شیکاگو بازگشت و به عنوان یک وکیل حقوق مدنی مشغول فعالیت شد و دانشکده حقوق دانشگاه شیکاگو بلافاصله از او سریعا بعنوان یک هیئت علمی جدید استخدام بعمل آورد.


زندگی سیاسی:
اوباما در 4 ژانویه 2005 وارد سنا شد. با وجود تازه وارد بودن در واشنگتن او گروهی از مشاوران خبره را که معمولاً سناتورهای تازه کار به آن توجهی نمی‌کنند به کار گرفت. وی "پیت رز"، سیاستمدار کهنه کار ملی را به عنوان رئیس ستاد خود انتخاب و همچنین "کارن کورن بلو" اقتصاددان را به عنوان معاون سیاسی خود منصوب کرد. وی همچنین مسئولان اجرایی پیشین کلینتون، "آنتون لیک" و "سوزان رایس" را به عنوان مشاوران سیاست خارجی خودش برگزید.
اوباما پنجمین آفریقایی آمریکایی است که به سنا راه پیدا کرده و همچنین سومین آفریقایی آمریکایی است که با رأی بالا به عنوان سناتور برگزیده شده ‌است. اوباما در فوریه سال 2007 در ایالات ایلینوی در یک سخنرانی اعلام کرد نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 خواهد بود.
ستاد انتخاباتی وی موفق به جلب 54 میلیون دلار از حامیان در نیمه نخست سال 2007 شد که رکوردی در جلب سرمایه نسبت به انتخابات سالهای پیش از آن بود. نظرسنجی‌ها نشان داد که او با سناتورهیلاری کلینتون دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری حزب دموکرات رقابتی تنگاتنگ دارد. همچنین او در انتخابات مقدماتی مجمع حزب دموکرات در ایالت آیووا نفر اول شد و در ایالت نیوهمشایر با اختلاف 3 درصد بعد از سناتور کلینتون در جایگاه دوم قرار گرفت که سرانجام این روند منجر به پیروزی او به عنوان نامزد دموکرات شد.   

پس از پایان انتخابات اولیه در حزب دموکرات، رقابت او با مک کین برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری آغاز شد.
جان مک کین اوباما را به بی تجربگی در سیاست خارجی متهم کرد و در مقابل اوباما نیز در اظهارنظری مک کین را جیره خوار شرکت‌های نفتی دانست.
اما این اتهامات از سوی جمهوریخواهان با توجه به افزایش بحران مالی و دیدگاه منفی آمریکا به بوش و جمهوریخواهان راه به جایی نبرد و اوباما به پیروز انتخابات بدل شد.
اوباما در سخنرانی خود  در 4 ژوئن 2008 بدون توجه ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران گفت: "اگر به ریاست جمهوری برگزیده شود؛ "هرکاری را که از دستش برآید خواهد کرد تا ایران به سلاح اتمی دست نیابد"





نظرات:



گزارش تخلف
بعدی